کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خراش سینه خود با یکی خونخوار می گویم

    حساب عمر می دانم که غم با یار می گویم

    فراهم کی شود ریش دلم زینسان که من هر دم؟

    حدیث آن نمک پیش دل افگار می گویم

    به جانان گفته ام ناگه نخواهد رفت جان، یارب

    نمی دانم چه نام است این که من هر بار می گویم

    درون خویش خالی می کنم زان زنده می مانم

    که ذکرت شب و روز پیش در و دیوار می گویم

    چو مجنون در بیابان غمم دور از رخ لیلی

    که درد خویشتن با پشته های خار می گویم

    زبانم تیشه فرهاد شد بهر دل سنگین

    ز بس کافسانه شیرین خود بسیار می گویم

    من از سر زنده گردم گر تو با من یک سخن گویی

    تو می دانی نگویی، لیک من گفتار می گویم

    اگر با من ز بد گفتن خوشی، ای من فدای تو

    تو بد می کن که من بهر تو استغفار می گویم

    رقیبا، بر حقی، گر باورت ناید غم خسرو

    که من تیمار بلبل پیش بوتیمار می گویم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha