کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دمید صبح مبارک طلوع، ساقی، خیز

    به دلخوشی می صافی به جام روشن ریز

    شراب و شاهد و مطرب به مجلس آر، کنون

    که در صبوح نشسته ست صوفی گه خیز

    چو رفت توبه ام، ار صاف نیست، درد سیاه

    بیار و در کله صوفیانه من ریز

    به درد عشق بمیرم، ولی دوا چه کنم؟

    ز روی خوب میسر نمی شود پرهیز

    ره حجاز بزن، گریه خرابی من!

    نشان هجر و بیابان ببر ز راه حجیز

    پیاله ام به لب و خون چکان ز دیده من

    چه خوش همی خورم آن باده های خون آمیز

    بکش مرا ز تن و از فراق باز رهان

    که زنده گردم ازین مردن خیال انگیز

    مدام جرعه خود ریز بر سر خسرو

    ز بعد مردن و بر گور بالشش آویز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha