به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ترک من، سر مکش ز پرده خویش
درکش آخر عنان زرده خویش
در می انداز ناتوانی را
با فراق هزار مرده خویش
نظری کردم و چنان گشتم
که پشیمان شدم ز کرده خویش
مطرب از ناله ام چنان شد مست
که فراموش کرد پرده خویش
ساقیا، خون من بخور به تمام
می بده، لیک نیم خورده خویش
به غلامی نیرزدت خسرو
تو فزون کن بهای پرده خویش
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.