کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شد آن که پای مرا بوسه می زند او باش

    بیار باده که گشتم قلندر و قلاش

    چو تو به رفت سر صوفیی چو من، ای مست

    به جرعه تر کن و هم از سفال خم بتراش

    مرا ز مقنع زاهد کنید خرقه زهد

    کزین لباس فرو پوشم آن عبادت فاش

    منم ز عشق تو خشخاش ذره ذره ولی

    به مته چند توان سر برید از خشخاش؟

    شدیم ما همه بی پوست، بس که چهره ما

    بر آستانه سیمین بران گرفت خراش

    به بزم آنکه دعایی کنند اهل صفا

    زهی سعادت، اگر طعنه ام زنند اوباش

    اگر ز خامه کج افتاد نقش ما، چه کنیم؟

    چگونه عیب توانیم کرد بر نقاش!

    نبود بر در مسجد چو خسروا، بارم

    گرو به خانه خمار کردم این تن لاش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha