به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
نظر ز دیده بدزدم چو بنگرم رویش
که دیده نیز نخواهم که بنگرد سویش
مرا به دیده درون خواب از کجا آید؟
که شب نماند به عالم ز پرتو رویش
ولی ز رویش اگر در جهان نماند شبی
هزار شب نتوان ساختن ز یک مویش
ز فرق تا به قدم ماه نو شد و پهلو
بدان امید که پهلو نهد به پهلویش
ز بس که آینه گشته ست روی زانوی من
که آینه ز چه شد همنشین زانویش؟
به مردمی اگر آیم به کوی او روزی
سگم کند به فسونهای چشم جادویش
بدین صفت که کنم کام عیش را شیرین
شراب تلخ نماند ز تلخی خویش
خوش آن کسی که کشد جرعه ای ز جام لبش
که مست گشت جهانی چو خسرو از بویش
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.