کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مست و لایعقل گذشتم از در میخانه دوش

    سالکی دیدم نشسته پیش پیر می فروش

    گشته از دنیا و مافیها به کلی اختیار

    از پی یک جرعه می بر باده داده عقل و هوش

    مطربان افتاده بی خود هر یکی بر یک طرف

    از نفیر آسوده چنگ و از فغان بربط خموش

    شمع مجلس ایستاده زرد و لرزان و نزار

    آتشی بر سر دویده آمده خوش خوش به جوش

    خواستم تا بگذرم زان در که ناگه از درون

    چشم سالک بر من افتاد و در آمد در خروش

    گفت، ای غافل، کجایی چند گردی هر طرف؟

    بگذر از خویش و در آور شرب ما یک جرعه نوش

    تو هم از دردی کشان شو در خرابات مغان

    تا بیابی هر چه خواهی، این نصیحت دار گوش

    نیست در خورد تو خسرو این حکایتها برو

    آتشی چندان نداری، بیهده چندین مجوش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha