کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از خدنگ غمزه دلدوز خویش

    پاره سازم سینه بهر سوز خویش

    تا شب هجران ناخوش در رسید

    بعد ازان هرگز ندیدم روز خویش

    ز آشنایان بر سر بالین من

    نیست غیر از شمع کس دلسوز خویش

    در خزان هجرم از دست رقیب

    از وصالت کی رسد نوروز خویش؟

    از رخت بر آسمان مه شد خجل

    در چمن هم بوستان افروز خویش

    وارهم از محنت هجران تمام

    گر بیابم طالع فیروز خویش

    خسروا، در کنج تنهایی مگوی

    راز دل با جان غم اندوز خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha