کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ستمگری که دلم شاد نیست جز به غمش

    به خامه راست نیاید شکایت ستمش

    هزار ناوک غمزه زده ست بر دل من

    که هیچ آه ز من بر نیامد از المش

    اگر ز دست اجل چند گه امان یابم

    به خاک پاش که سر بر ندارم از قدمش

    هزار نامه نوشتم به خون دیده، ولی

    به این دیار نیامد کبوتر حرمش

    کسی که دیدن رخسار او هوس دارد

    دگر خلاص نیابد ز زلف خم به خمش

    مباشری که به کنج فراق می نوشد

    سفال باده نماید به چشم جام جمش

    اگر به زهد شوی شهره جهان، خسرو

    چه سود تا نکنی اعتماد بر کرمش؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha