کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شبی گر آن پسر نازنین به ما برسد

    بود امید که بر درد ما دوا برسد

    چه گویمش که بلایی ست او به نیکویی

    چنان بلای دل، ای کاشکی به ما برسد

    رود کرشمه کنان در ره و هزار چو من

    بمرده باشد هر سو، به خانه تا برسد

    عمامه کج نهد و بس که پیچ پیچ کند

    به هر دل از خم او پیچشی جدا برسد

    ز بهر خوبان گویند «جان خود بفروش »

    هزار بار فروشم، اگر بها برسد

    بیار زلف دلاویز تا به سینه نهم

    دل ز جای برفته مگر به جا برسد

    جفای برشکنی های تو مرا بشکست

    رو مدار که بر خسرو آن جفا برسد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha