کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جولان تو سنش بین، هر سو غبار دیگر

    فتراک او نگه کن، هر سو شکار دیگر

    دلها اسیر گیرد، جانها شکار سازد

    هرگز ندیده ام من، زینسان سوار دیگر

    بخشم به زلفش ایمان، هم ناید استوارش

    آن چشم کافرش بین نااستوار دیگر

    هست ار چه کار عیسی جانها به مرده دادن

    مشکین لب و دهانش دارند کار دیگر

    از خنده تو بر جان یک یادگار دارم

    وز داغ هجر بر جان صد یادگار دیگر

    هر دو لب تو، جانا، از یک می اند، لیکن

    هر نرگس تو دارد خواب و خمار دیگر

    تا باد راست گه گه بر طره تو بازی

    از هر شکنج مویت دارم غبار دیگر

    گفتی که یار دیگر ننشست در دل تو

    تو جای می گذاری از بهر یار دیگر؟

    یک بار دل به من ده، سوگند می خورم من

    بینم اگر به خوبان در عمر بار دیگر

    یارب، چه صورت است این کش گر نگه کند گل

    بر خویش باز ناید تا نوبهار دیگر

    از دست خوبرویان دیوانه گشت خسرو

    تنها نه او که چون او چندین هزار دیگر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha