کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای شهسوار، دست به سوی عنان مبر

    بر صید تیر مفگن و از خلق جان مبر

    چون در شکار بر سر آهو گذر کنی

    چشمت بس است، دست به تیر و کمان مبر

    در جعد چون کمند تو من صید لاغرم

    آزرده می شوم، به زمینم کشان مبر

    دانی که چند دست دل اندر عنان تست

    آن دست نازنین، به دوال عنان مبر

    چند از مه و ستاره تو تنها شنیده ای

    شرمی بدار و نام کسان بر زبان مبر

    گفتی که نیست یاد منت، از خدا بترس

    بر من که سوختم ز فراق این گمان مبر

    دل برده ای، بیا، شه مردم شکار، وه

    تن لاغر است طعمه زاغ استخوان مبر

    سودی بکن، همین که بیایی به سوی من

    صبر و قرار خسرو مسکین زیان مبر

    دل برده ای، بیا، شه مردم شکار، وه

    تن لاغر است طعمه زاغ استخوان مبر

    سودی بکن، همین که بیایی به سوی من

    صبر و قرار خسرو مسکین زبان مبر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha