به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
گشادی چشم خواب آلود را باز
در فتنه به عالم کرده ای باز
به دور ماه رویت زلف شبرو
پریشان کاری اکنون کرد آغاز
خط سبزت، اگر نه خضر وقت است
چرا شد با لب جان بخش دمساز؟
به بستان گر روی، در سجده آید
به پیش قامتت سرو سرافراز
ربودی دل ز من، وانگه سپردی
به دست طره دلدوز غماز
چه جای جان که بر دل می زند تیر؟
چو گردد ترک چشمت ناوک انداز
اگر ندهی به عمری کام خسرو
روا باشد، به غیر او مپرداز
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.