امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱۰۴: ای شهسوار، دست به سوی عنان مبر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای شهسوار، دست به سوی عنان مبر بر صید تیر مفگن و از خلق جان مبر چون در شکار بر سر آهو گذر کنی چشمت بس است، دست به تیر و کمان مبر در جعد چون کمند تو من صید لاغرم آزرده می شوم، به زمینم کشان مبر دانی که چند دست دل اندر عنان تست آن دست نازنین، به دوال عنان مبر چند از مه و ستاره تو تنها شنیده ای شرمی بدار و نام کسان بر زبان مبر گفتی که نیست یاد منت، از خدا بترس بر من که سوختم ز فراق این گمان مبر دل برده ای، بیا، شه مردم شکار، وه تن لاغر است طعمه زاغ استخوان مبر سودی بکن، همین که بیایی به سوی من صبر و قرار خسرو مسکین زیان مبر دل برده ای، بیا، شه مردم شکار، وه تن لاغر است طعمه زاغ استخوان مبر سودی بکن، همین که بیایی به سوی من صبر و قرار خسرو مسکین زبان مبر امیر خسرو دهلوی