کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در عشق باز خود را دیوانه کردم از سر

    یارب، فرو مبادا این می که خوردم از سر

    سربهر خاک گشتن پیش درش نهادم

    چه جای آنکه، یاران روبند گردم از سر

    مهره ز تن جدا شد، در تن ز هجر جانان

    عشق و بلا ازین پس بازنده کردم از سر

    خواهم شد امشب آن سو می بایدم ازان رو

    ای گریه، سرخ گردان رخسار زردم از سر

    جانا، بهار حسنت آغاز سبزه دارد

    شد وقت آن که اکنون دیوانه گردم از سر

    مطرب به نوک غمزه بگشای سینه من

    بخراش ریش کهنه، کن تازه دردم از سر

    رفت آنکه بود خسرو نیکو ز شاهد و می

    ای دل، گواه باشی کاقرار کردم از سر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha