امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱۰۰: در عشق باز خود را دیوانه کردم از سر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در عشق باز خود را دیوانه کردم از سر یارب، فرو مبادا این می که خوردم از سر سربهر خاک گشتن پیش درش نهادم چه جای آنکه، یاران روبند گردم از سر مهره ز تن جدا شد، در تن ز هجر جانان عشق و بلا ازین پس بازنده کردم از سر خواهم شد امشب آن سو می بایدم ازان رو ای گریه، سرخ گردان رخسار زردم از سر جانا، بهار حسنت آغاز سبزه دارد شد وقت آن که اکنون دیوانه گردم از سر مطرب به نوک غمزه بگشای سینه من بخراش ریش کهنه، کن تازه دردم از سر رفت آنکه بود خسرو نیکو ز شاهد و می ای دل، گواه باشی کاقرار کردم از سر امیر خسرو دهلوی