به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ای چراغ جانم از شمع جمالت نور دار
بارک الله، چشم بد زان روی زیبادور دار
چون دلم را بت پرستی نو شد اندر عهد تو
باری این بتخانه دیرینه را معمور دار
کار دل کردی، برافگن بعد ازین بنیاد عقل
شحنه را چون دور کردی، دست در دستور دار
من نه آنم کز درت سر بر کنم تا زنده ام
گر اجل از کوی تو دورم کند، معذور دار
تا بدانی حال خون آشامی شبهای من
جرعه ای زین باده پیش نرگس مخمور دار
من به جان درمانده و تو ترک بدنامی کنی
می توانی، حال رسوایی چو من مستور دار
خسرو بیچاره مرد نقش شیرین تو نیست
صورت فرهاد کش، در دفتر شاپور دار
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.