به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
عشاق دل غمزده را شاد نخواهند
خوبان تن ویران شده آباد نخواهند
آنان که به سر رشته زلفی برسیدند
گردن ز چنان سلسله آزاد نخواهند
قومی که حق صحبت مجبوب شناسند
در جور بمیرند و ز کس داد نخواهند
گویند «چرا سوی گل و مل نگرانی »؟
این بی غمی است از من ناشاد نخواهند
در دام تو مردیم، و به روی تو نگفتیم
کازادی گنجشک ز صیاد نخواهند
از باد همین بوی تو آید که برد جان
آن گل که چو رویت بود از باد نخواهند
خسرو، ز دل خویش مجو حرف سلامت
کاین قصه شیرینست ز فرهاد نخواهند
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.