کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن مست ناز جان جهان که می رود

    وان گل به دست سرو روان که می رود

    بنگر که با دلی که کشانی همی برد

    تا بهر خاطر نگران که می رود

    زین سوی منگرید که کشته از آن کیست؟

    زان سو نگه کنید که جان که می رود

    جانا، دلم مبین که چو چاوش در فغانست

    این بین که در رکاب و عنان که می رود

    دی جان همی سپردم و او بود بر سرم

    امروز یاد تاج سران که می رود

    از خواب جسته ای که مرا بوسه زد کسی

    باری نه جایز است گمان که می رود

    دور از دهان من لب تست آنک شکر است

    بنگر که این شکر به دهان که می رود

    گفتی که بنده شو، بکنم من هزار شکر

    دانم که این سخن به زبان که می رود

    گفتی که من جفا نکنم، گر نمی کنی

    هر روز پیش شاه فغان که می رود

    خسرو که می کشد ز تو دامن، به حیرتم

    کز بهر زیستن به امان که می رود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha