کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ترکی و خوبروی، کسی کاینچنین بود

    نبود عجب گر دل او آهنین بود

    ماییم و خوابهای پریشان تمام شب

    خوش وقت آنکه با چو تویی همنشین بود

    تیغم نه بر قفا، به گلو زن که گاه مرگ

    رویم به سوی تو، نه به روی زمین بود

    پیرایه گلو بود از دست دوست تیغ

    وان خون کزو چکد علم آستین بود

    گر بنده کشتنیست مشو رویش، ای رقیب

    چون خواب صبح در سر آن نازنین بود

    ای مست ناز، جرعه خود را به روی خاک

    مفگن که پای لغز بزرگان دین بود

    ساقی، مرنج از من و رسواییم، از آنک

    دیوانه را شراب دهی هم چنین بود

    زنارم، ای رفیق، خود این دم گسسته گیر

    گر بت همین بت است نهایت همین بود

    فریاد عاشقان همه شب گرد کوی تو

    چون بانگ مؤذنان که به پاس پسین بود

    شد جان صد هزار چو من در سر لبت

    آری، بلای مور و مگس انگبین بود

    یارب، چگونه خواب کند آنکه، خسروا

    هر شب هزار یاربش اندر کمین بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha