به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
کمند زلف تو عشاق را به کوی تو آرد
ز بهر بند کشی چشم فتنه جوی تو آرد
هزار کوه غم از دل به یک نظر برباید
هر آن نسیم که بوی مرا ز کوی تو آرد
ز باد خسته شوم چون به گرد روی تو گردد
ولی ز لطف صبا شاکرم که بوی تو آرد
کجا گریز کنم از تو هر طرف که گریزم
خیال زلف توام موکشان به سوی تو آرد
شوم به راه تو خاک و در این غمم که نباشد
صبا غبار غم آلود من به کوی تو آرد
به هر رهی که خرامی به یک نظاره رویت
به صد هزار دل فارغ آرزوی تو آرد
مرا کرشمه و نازی که نرگس تو نماید
دلیل کشتن مردم برای خوی تو آرد
گریستم ز تو خونها بسی و با تو نگفتم
چگونه دوست ازین ماجرا به روی تو آرد
صفت چرا نکند خسروت که سنگ و زمین را
جمال تو برباید، به گفتگوی تو آرد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.