کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شب که بادم ز سوی یار آمد

    مست گشتم که بوی یار آمد

    بو که بر جان زنده ره از بادم

    بو که باد روی یار آمد

    آب چشمم دوید از سر جان

    پای کوبان به سوی یار آمد

    گریه خویش، گریه دگر است

    کاب رفته به جوی یار آمد

    می کنم یاد و می خورم حسرت

    هر چه خوردم ز جوی یار آمد

    نیک نبود که بد کنم دل، اگر

    بد ز روی نکوی یار آمد؟

    خویش را نیز کرد گم خسرو

    جستن دل که سوی یار آمد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha