به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
با تو در سینه جان نمی گنجد
تو درونی ازان نمی گنجد
ناتوانم ز عشق و هیچ علاج
در دل ناتوان نمی گنجد
تنگ دارد دل مرا که در او
جز تو کس، ای جوان، نمی گنجد
آنچنانی نشسته اندر دل
که نفس هم در آن نمی گنجد
می نگنجی تو در میانه جان
لیک جان در میان نمی گنجد
غم تو آشکار خواهم کرد
چه کنم، در نهان نمی گنجد
عشق در سر فتاد و عقل برفت
کاین دو در یک مکان نمی گنجد
تا که خسرو زبان گشاد از تو
سخنش در جهان نمی گنجد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.