کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    لبش در شکر خنده جان می برد

    شکیب از من ناتوان می برد

    پیاله به کف چون روان می شود

    دل عاشقان را روان می برد

    کمر بسته در دل درون می رود

    پس آنگاه جان از میان می برد

    چه شکل است این وه، که پیش حریف

    همی بگذرد، دست و جان می برد

    گرم پرسد از بردن دل کسی

    اشارت کنم کان جوان می برد

    سر زلف کاید همی بر لبش

    نمک سوی هندوستان می برد

    نگارا، جگر پخته کردم که چشم

    خیال ترا میهمان می برد

    شبی میهمان شو، ببین کارزوت

    صبوری ز خسرو چسان می برد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha