به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
تو گر خویشتن را بخواهی نمود
کسی سرو و گل را نخواهد ستود
خطت کز لبانت برآورد سر
برآورد از جان عشاق دود
به خون کسان آستین بر زدی
ندانم کرا دست خواهی نمود
به بازی مزن غمزه بر جان من
که کس تیغ بر دوستان نازمود
ز هجرم چه پرسی که یارب مباد
ز صبرم چه گویم که هرگز نبود
وزین آشناییم دستی مگیر
که سیلاب چشمم ز جا در ربود
ز غم ناتوانم، شفایی ببخش
ازان پس که من مرده باشم، چه سود؟
تو با آنکه گفت کسی نشنوی
ولی گفت خسرو بیاید شنود
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.