امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۰۰۶: تو گر خویشتن را بخواهی نمود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو گر خویشتن را بخواهی نمود کسی سرو و گل را نخواهد ستود خطت کز لبانت برآورد سر برآورد از جان عشاق دود به خون کسان آستین بر زدی ندانم کرا دست خواهی نمود به بازی مزن غمزه بر جان من که کس تیغ بر دوستان نازمود ز هجرم چه پرسی که یارب مباد ز صبرم چه گویم که هرگز نبود وزین آشناییم دستی مگیر که سیلاب چشمم ز جا در ربود ز غم ناتوانم، شفایی ببخش ازان پس که من مرده باشم، چه سود؟ تو با آنکه گفت کسی نشنوی ولی گفت خسرو بیاید شنود امیر خسرو دهلوی