کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جوان و پیر که در بند مال و فرزندند

    نه عاقلند که طفلان ناخردمند

    جماعتی که بگریند بهر عیش و منال

    یقین بدان تو که بر خویشتن همی خندند

    خوش آن کسان که برفتند پاک چون خورشید

    که سایه ای به سر این جهان نیفگندند

    به خانه ای که ره جان نمی توان بستن

    چه ابلهند کسانی که دل همی بندند

    به سبزه زار فلک طرفه باغبانانند

    که هر نهال که شاندند باز برکندند

    جمال طلعت هم صحبتان غنیمت دان

    که می روند نه زانسان که باز پیوندند

    بقا که نیست، درو حاصلی همه هیچ است

    چو بنگری همه مردم به هیچ خرسندند

    بساز توشه ز بهر مسافران وجود

    که میهمان عزیزند و روزکی چندند

    اگر تو آدمیی، در کسان به طنز مبین

    که بهتر از من و تو بنده خداوندند

    ترا به از عمل خبر نیست فرزندی

    که دشمنند ترا زادگان نه فرزندند

    مجوی دنیا، اگر اهل همتی، خسرو

    که از همای به مردار میل نپسندید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha