به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
لبالب آر قدح کز گلو فرود آید
مگر که از دلم این آرزو فرود آید
مگوی تو به که آید فرود می ز سرم
مباد کز سر من این سبو فرود آید
ز می چه توبه که گر ذوق آن کند معلوم
فرشته چون مگس آنجا به بو فرود آید
به بند مردنم امروز، ساقیا، بگذار
که باده از سر آن ماهر و فرود آید
به زهد تخته ورد و دعای من باشد
سفال خم که خط می برو فرود آید
ز بهر بردن دلهای خلق سیل بلاست
هر آن عرق که ز روی نکو فرود آید
بدین صفت که همی خون خوریم بر در تو
ترا چگونه می اندر گلو فرود آید؟
خوش آن زمان که به یاد تو هر شبم تا روز
ز دیده خون جگر سو به سو فرود آید؟
نقاب واکن و لبهای عاشقان دربند
مگر که خسرو ازین گفتگو فرود آید
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.