امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۸۲۹: زلفت که هر خم از وی در شانه می نگنجد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زلفت که هر خم از وی در شانه می نگنجد دلها که او فشاند در خانه می نگنجد دلها چنان که دانی خون کن که من خموشم در کار آشنایان بیگانه می نگنجد گر می کشیم خودکش، بر غمزه بار مفگن در بخشش کریمان پروانه می نگنجد مقصود دل ز خوبان معنی بود نه صورت در دل شراب گنجد، پیمانه می نگنجد افسرده وصل جوید در دل نه داغ هجران بر می مگس نشیند، پروانه می نگنجد در جمع بت پرستان سرباز عشق باید کاندر صف عروسان مردانه می نگنجد زین نازکان رعنا، خسرو، گریز زیرا در کوی شیشه کاران دیوانه می نگنجد امیر خسرو دهلوی