به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
دل رفت و آرزوی تو از دل نمی شود
دل پاره گشت و درد تو زائل نمی شود
مه می شود مقابل روی تو هر شبی
یک روز با رخ تو مقابل نمی شود
رویم زر است و بر در تو خاک می کنم
وصل تو کیمیاست که حاصل نمی شود
شد اشک من حمایل گردون ز دست تو
دستم به گردن تو حمایل نمی شود
بنشسته ام به غم که ز عشق تو خاستن
با آنکه جان همی شودم، دل نمی شود
دل منزل غم آمد و از رهزنان هجر
یک کاروان صبر به منزل نمی شود
خسرو در اوفتاد به غرقاب آرزو
چون کشتی مراد به ساحل نمی شود
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.