کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کاری ست در سرم که به سامان نمی شود

    دردی ست در دلم که به درمان نمی شود

    می کن به ناز خنده که دیوانه تر شوم

    دیوانگی من چو به پایان نمی شود

    رخسار می نمایی که خوش لذتی ست، آنک

    جان کندنت ز دیدنت آسان نمی شود

    جانم فدای نرگس او باد هر زمان

    خون می کند هزار و پشیمان نمی شود

    دل را ز عشق چند ملامت کنم که هیچ

    این کافر قدیم مسلمان نمی شود

    آن کس که گشت عاشق و بیدل ز دست تو

    گویی نه عاشق است که بی جان نمی شود

    خسرو که هست سوخته و خام سوز عشق

    آتش زنش که پخته و بریان نمی شود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha