کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    همه مستی خلق از ساغر و پیمانه می خیزد

    مرا دیوانگی زان نرگس مستانه می خیزد

    خوشم با آه گرم امشب، مده تشویشم، ای گریه

    که خوش می سوزدم این آتشی کز خانه می خیزد

    همه شب با خیال، افسانه های درد خود گویم

    مرا از جمله بیخوابی ازان افسانه می خیزد

    خیالش در دلم می گشت، پرسیدم، چه می جویی

    گیاه دوستی، گفتا، ازین ویرانه می خیزد

    عسس کز ناله ام دیوانه شد می گفت با یاران

    که باز آمد شب و افغان آن دیوانه می خیزد

    من از خود سوختم، نه از تو، ای شمع نکورویان

    هلاک جان پروانه هم از پروانه می خیزد

    لبت گر می خورد خونم گنهکارم به یک بوسه

    چه کردم کان خطت از گرد لب خصمانه می خیزد

    مپوش آن خال را بهر خدا از دیده مردم

    که مسکین مرغ غافل را بلا از دانه می خیزد

    چه یاری باشد این آخر که ناری رحم بر خسرو

    چنین کز درد او فغان ز صد بیگانه می خیزد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha