به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
چو نقش صورتش در آب و گل ماند
دلم در بند خوبان چگل ماند
بدان میم دهان زد غنچه لافی
به صدرو پیش آن رو منفعل ماند
گل سیراب من در باغ بشکفت
گل صد برگ از رویش خجل ماند
خدنگ غمزه ترکان شکاری
گذشت از دل، ولی پیکان به دل ماند
چو دید آن قد و آن قامت صنوبر
ز حیرت در چمن پایش به گل ماند
به شهر عشق هر کو رفت، روزی
گرفتار هوای معتدل ماند
به قربان خون خسرو ریز، مندیش
که قتل او مباح و خون بحل ماند
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.