کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یار باز آمد و بوی گل و ریحان آورد

    خنده باغ مرا گریه هجران آورد

    باز گلهای نو از درد کهن یادم داد

    غنچه ها بر جگرم زخم چو پیکان آورد

    فصل نوروز که آورد طرب بر همه خلق

    چشم بد روز مرا موسم باران آورد

    هر سحر باد که بر سینه من می گذرد

    در چمن بوی کباب از پی مستان آورد

    بوی آن گمشده خویش نمی یابم هیچ

    زان چه سودم که صبا بوی گلستان آورد

    به چه کار آید بی سرو خودم، گر چه بهار

    سوی هر باغ بسی سرو خرامان آورد

    نتوان زیست به جان دگران، گر چه صبا

    جای خاشاک ز کوی تو همه جان آورد

    باد یارب چو رقیب تو پریشان همه وقت

    که ترا بر سر دلهای پریشان آورد

    با چنان روزنی، ار بر دل خسرو صد تیر

    بتوان خوردن و بر روی تو نتوان آورد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha