امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۷۷۲: یار باز آمد و بوی گل و ریحان آورد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یار باز آمد و بوی گل و ریحان آورد خنده باغ مرا گریه هجران آورد باز گلهای نو از درد کهن یادم داد غنچه ها بر جگرم زخم چو پیکان آورد فصل نوروز که آورد طرب بر همه خلق چشم بد روز مرا موسم باران آورد هر سحر باد که بر سینه من می گذرد در چمن بوی کباب از پی مستان آورد بوی آن گمشده خویش نمی یابم هیچ زان چه سودم که صبا بوی گلستان آورد به چه کار آید بی سرو خودم، گر چه بهار سوی هر باغ بسی سرو خرامان آورد نتوان زیست به جان دگران، گر چه صبا جای خاشاک ز کوی تو همه جان آورد باد یارب چو رقیب تو پریشان همه وقت که ترا بر سر دلهای پریشان آورد با چنان روزنی، ار بر دل خسرو صد تیر بتوان خوردن و بر روی تو نتوان آورد امیر خسرو دهلوی