به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
کافر خونخواه دنبال شکاری می رود
پس نمی بیند که آخر بیقراری می رود
از دل آواره عمری شد نمی یابم نشان
بسکه در دنبال دیوانه سواری می رود
خون همی گرید دلم بر جان پیروزی خویش
آن زمان کز خون او تیر شکاری می رود
گریه را بر دیده منت هاست کاندر آه او
گرد ایشان سو به سو فرسنگ واری می رود
جان نمی خواهد کزین عالم ره آوردی برد
اینک اینک در پیش بهر غباری می رود
آب چشمی می دوانم کار من این است و بس
نیکبخت آن کس که از دنبال کاری می رود
دی شنیدم می رود در جستنم تا بکشدم
ای فدایش جان خسرو وه که یاری می رود
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.