کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خرم آن لحظه که مشتاق به یاری نرسد

    آرزومند نگاری به نگاری رسد

    دیده بر روی چو گل بنهد و نبود خبرش

    گر چه بر دیده ز نوک مژه خاری برسد

    گر چه در دیده کشد هیچ غبارش نبود

    هر کجا از قدم دوست غباری برسد

    لذت وصل نداند مگر آن سوخته ای

    که پس از دوری بسیار به یاری برسد

    قیمت گل بشناسد، مگر آن مرغ اسیر

    که خزان دیده بود پس به بهاری می رسد

    ای خوش آن پاسخ تلخی که دهد از صبرم

    که خماری شکن ار بعد خماری برسد

    خسروا، یار تو، گر می نرسد، یاری کن

    بهر تسکین دل خویش که آری برسد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha