امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۷۲۴: خرم آن لحظه که مشتاق به یاری نرسد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خرم آن لحظه که مشتاق به یاری نرسد آرزومند نگاری به نگاری رسد دیده بر روی چو گل بنهد و نبود خبرش گر چه بر دیده ز نوک مژه خاری برسد گر چه در دیده کشد هیچ غبارش نبود هر کجا از قدم دوست غباری برسد لذت وصل نداند مگر آن سوخته ای که پس از دوری بسیار به یاری برسد قیمت گل بشناسد، مگر آن مرغ اسیر که خزان دیده بود پس به بهاری می رسد ای خوش آن پاسخ تلخی که دهد از صبرم که خماری شکن ار بعد خماری برسد خسروا، یار تو، گر می نرسد، یاری کن بهر تسکین دل خویش که آری برسد امیر خسرو دهلوی