کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر کسی گاه جوانی تگ و پویی دارد

    گشت باغی و نشاط لب جویی دارد

    کس نپرسد که کجایم من بی خانه و جای؟

    هر خسی خاکی و هر سگ سر کویی دارد

    دوست دارم خم گیسوی نکورویان را

    وان کسی را که دلی در خم مویی دارد

    کاشکی خاک شوم من به زمینی کانجا

    ترک من گاه سواری تگ و پویی دارد

    تا درونی نبود، محرم شوقی نشود

    سوزش عود از آن است که بویی دارد

    گر سرم دولت چوگانش نیرزد، باری

    لذتی دارم از آن حال که گویی دارد

    هان و هان تا نکند عمر به بستان ضایع

    هر که در خانه تماشای نکویی دارد

    عاشقان باده به جز کأس ملامت نخورند

    کار مجنون است که سنگی و سبویی دارد

    یارب این مذهب خورشید پرستی ز چه خاست؟

    مگر آن است که چون روی تو رویی دارد

    خسرو ار جان به غمت داد، ترا بادا عیش

    چون تویی را چه غم، ار جان چو اویی دارد؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha