کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه خوش است از جگر سوخته بویی که زند

    در فلکها فگند رخنه ز مویی که زند

    سر سربازی و یا صاحب حالی باشد

    زلف چوگان وش کژباز تو گویی که زند

    نیک بخت آنکه کند مست و خرابش گه هوش

    از لب لعل می آلود تو بویی که زند

    من که میخواره خامم به سرم باید دید

    محتسب پر ز می خشم سبویی که زند

    روی من گشت ز محراب، بگردد ناچار

    پنجه حسن بتان لطمه به رویی که زند

    ای بسا خواب صبوحی که به تاراج برند

    هر شب آن راهزن راه به سویی که زند

    نقل و می از دل خسرو خورد آن شاهسوار

    خیمه عیش و طرب بر لب جویی که زند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha