به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
باش تا بار دگر آن پسر این سو آید
مست و خوش پیش ملامتگر بدخو آید
گر چه من کشته شوم زان، که بگوید به کمند؟
وه که آن عشوه گری هات چه نیکو آید
هر چه اندر دلم و پیش دو چشمم، یارب
پیش آن نرگس خونخواره جادو آید
آنکه بد گفت مرا روی چو ماهش بینید
آن همه در نظر من بر سر او آید
دل که در زلف گره بست غم آن نیست، غم آنست
که به خفتن گرهش در سر پهلو آید
نیست زان شوخ، همه از دل پر خون من است
هر دمم این همه خونابه که بر رو آید
خسروا، زمزمه عشق نهان نتوان داشت
هر کجا عود بر آتش بنهی، بو آید
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.