کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بس که خون جگر از راه نظر بیرون شد

    دل نمی باید ازین ورطه ره بیرون شد

    ناوک چشم تو تا خون دلم ریخت ز چشم

    در میان دل و چشم من آن دم خون شد

    از تب هجر بمردیم به کنج غم و هیچ

    کس نپرسید که آن خسته غمگین چون شد

    تا چو ماه نو ازان مهر جدا افتادم

    عمر من کم شد و مهر رخ او افزون شد

    گر نه زنجیر دل از طره خوبان کردند

    زلف لیلی ز چه رو سلسله مجنون شد

    یار چون درج عقیقی به تبسم بگشاد

    چشم خسرو چو صدف پر ز در مکنون شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha