امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۷۴۵: بس که خون جگر از راه نظر بیرون شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بس که خون جگر از راه نظر بیرون شد دل نمی باید ازین ورطه ره بیرون شد ناوک چشم تو تا خون دلم ریخت ز چشم در میان دل و چشم من آن دم خون شد از تب هجر بمردیم به کنج غم و هیچ کس نپرسید که آن خسته غمگین چون شد تا چو ماه نو ازان مهر جدا افتادم عمر من کم شد و مهر رخ او افزون شد گر نه زنجیر دل از طره خوبان کردند زلف لیلی ز چه رو سلسله مجنون شد یار چون درج عقیقی به تبسم بگشاد چشم خسرو چو صدف پر ز در مکنون شد امیر خسرو دهلوی