به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
مرد صاحب نظر از کوی تو آسان نرود
هر که راجان بود، از خدمت جانان نرود
آنکه در عشق رخت لاف هواداری زد
به جفا از درت، ای خسرو خوبان، نرود
از خیال من سودا زده اندر ره عمر
یک نفس صورت آن سرو خرامان نرود
کار حسن تو رسیده ست به جایی که سزد
که به عهدت سخن از یوسف کنعان نرود
با خضر ذکر لب لعل تو می باید گفت
تا دگر در طلب چشمه حیوان نرود
باغبان از رخ زیبای تو بیند، دیگر
از پی چیدن گل سوی گلستان نرود
با وصال تو ندارم سر بستان و بهشت
هر که را باغچه ای هست، به بستان نرود
خسرو خسته که مانده ست به دهلی در بند
آه، اگر زو خبری سوی خراسان نرود
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.