کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شب زیاد تو مرا تا به سحر خواب نبرد

    دیده آبی زد و از دیده من تاب نبرد

    من بدین خواب نخفتم که ببینم رویت

    ناگهان روی تو دیدم همه شب خواب نبرد

    می برد آب دو چشمم که خیالی شده ام

    خوش خیال تو که از دیده من آب نبرد

    دل سنگین تو وزنم ننهد، وه که کسی

    سنگ قلب تو ازین سینه قلاب نبرد

    نامسلمان دل من در خم ابروی تو مرد

    هیچ کس هندوی ما را سوی محراب نبرد

    زین رخ زرد چه پیچم سخنی در زلفت

    هیچ کس حاجت زرگر به سر تاب نبرد

    زخمهایی که ز نوک قلمت بود در او

    در دل خویش نگه داشت، به اصحاب نبرد

    رقعه ای دوش فرستادی و مسکین خسرو

    خواند در روشنی آه و به مهتاب نبرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha