کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سر من به سجده هر دم به ستانه ای درآید

    جگر اندر آستانش به بهانه ای در آید

    قد تست همچو تیری که درون جان نشیند

    چو درون سینه من گذرانه ای در آید

    در کین گشاد چشمت به خیال خود بگو تا

    ز پی شفاعت من به میانه ای در آید

    ز فسانه خواب خیزد، ولی اندر این که خسپد

    اگر این حکایت من به فسانه ای در آید

    دل من ز زلف و رویت شد اسیر و چون نگردد؟

    شب ماهتاب دزدی که به خانه ای در آید

    ز غمت چنانست سوزم که زبان کنم تصور

    به دهن ز آتش دل چو زبانه ای در آید

    سحری بود، خدایا که حریف من ز جایی

    همه شب شراب خورده سحرانه ای در آید

    صنما، بیا که خسرو ز برای تست هر شب

    در دیده باز کرده که فلانه ای در آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha