به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ژاله از نرگس فرو بارید و گل را آب داد
وز تگرگ روح پرور مالش عناب داد
چشم مست او که مژگان را به قتلم تیز کرد
خنجر زهراب داده در کف قصاب داد
هر خدنگ غمزه ای را کاو به شست ناز بست
آن خدنگ اول نشان بر سینه احباب داد
باز آن ابرو کمان غمزه زن قصد که کرد
چشم او باری ز مژگان ناوک پرتاب داد
وین کجا ماند ز چشم و ابرویش زنیسان که او
ترک مست کافری را راه در محراب داد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.