کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چند ز دور بینمت، وه که دلم کباب شد

    چند ز غصه خون خورم، وای که خونم آب شد

    شورش بخت هست خود، خنده نمی زنی دگر

    چند هنوزت این نمک، چون جگرم کباب شد

    دی که کله نهاده کژ، مست و خراب می شدی

    در نظر که آمدی، خانه من خراب شد

    سوخته بود دل ز تو حسن رخ تو شد فزون

    سوخته تر شود کنون، چون مهت آفتاب شد

    رخت وجود من همه غارت فتنه گشت تا

    هندوی طره توام رهزن خورد و خواب شد

    گر غم خویش گویمت، خشم کنی، چه حیله، چون؟

    قصه من ز روز بد در خور این جواب شد

    خسرو خسته درد خود گفت شبی به مجلسی

    دیده روشنان همه غرقه به خون ناب شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha