کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای خوش آن وقتی که آن بدعهد با ما یار بود

    این متاع درد را در کوی او بازار بود

    بوستانها کاندر او بودیم خوش با دوستان

    آن همه گلها تو پنداری سراسر خار بود

    بارها بینم به خود آن عیش را یاد آورم

    کاین همان مرغی ست یارب کاندر آن گلزار بود

    می که گفتم چاشنی کن نی گمان بود بد

    لیک مقصودم دوای سینه افگار بود

    گر دلم دشمن گرفتی اینچنینش هم مسوز

    کاخر ار امروز دشمن گشت، وقتی یار بود

    دوش بیرون ریختم خونابه دل پیش چشم

    عقل را محرم نکردم کاندر آن اغیار بود

    دیده گر فردا مرا خصمی کند بر حق بود

    زانکه مسکین بهر من بسیار شب بیدار بود

    تا نگویی، ساقیا، کز می چنین بی خود شدم

    داروی بیهوشیم آن شکل و آن رفتار بود

    بیم تیغم نیست، لیکن این سر کم بخت را

    دوست می دارم، که زیر پای تو بسیار بود

    شب همی گشتم عسس، بگرفت در کویت مرا

    درد کردش دل، ز بس نالیدن من زار بود

    خسروا، دل بد مکن از نامرادیهای دهر

    کاسمان را کین همه با مردم هشیار بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha