امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۶۲۰: چند ز دور بینمت، وه که دلم کباب شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چند ز دور بینمت، وه که دلم کباب شد چند ز غصه خون خورم، وای که خونم آب شد شورش بخت هست خود، خنده نمی زنی دگر چند هنوزت این نمک، چون جگرم کباب شد دی که کله نهاده کژ، مست و خراب می شدی در نظر که آمدی، خانه من خراب شد سوخته بود دل ز تو حسن رخ تو شد فزون سوخته تر شود کنون، چون مهت آفتاب شد رخت وجود من همه غارت فتنه گشت تا هندوی طره توام رهزن خورد و خواب شد گر غم خویش گویمت، خشم کنی، چه حیله، چون؟ قصه من ز روز بد در خور این جواب شد خسرو خسته درد خود گفت شبی به مجلسی دیده روشنان همه غرقه به خون ناب شد امیر خسرو دهلوی