کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یک دل به سر کوی تو آباد نیابند

    یک جان زخم زلف تو ازاد نیابند

    از بس که گرفتار غمت شد همه دلها

    آفاق بگردند و دلی شاد نیابند

    روزی که روی مست و خرامان سوی بازار

    در شهر یکی صومعه آباد نیابند

    می کش که به تسلیم نهادم سر خود، زانک

    در کشتن خوبان ز کسی داد نیابند

    گفتی خبرت گه گهی از باد بپرسم

    از خاک طلب، کین خبر از باد نیابند

    جان می کن و از بهر وفا دم مزن، ای دل

    کاین مزد ز خوبان پریزاد نیابند

    ناخورده خراشی ز سر تیشه هجران

    سنگی به سر تربت فرهاد نیابند

    با بخت چه کارم ز پی وصل، که هرگز

    مدبر صفتان گنج به بنیاد نیابند

    خسرو، ز برای دل گم گشته چه نالی؟

    دانی که دل رفته به فریاد نیابند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha